شاید تا به حال واژه های تحلیلگر و معامله گر زیاد به گوشتان خورده و اینجاست که جای سوال پیش می آید آیا تحلیلگر ها یک معامله گر نیستند؟
در جواب سوال باید گفت هر معامله گری حتما یک تحلیلگر هست ولی هر تحلیلگری معامله گر نیست!
دلیل این موضوع هم این است که یک معامله گر توانایی تحلیل کردن و همینطور قدرت تشخیص ورود و خروج مناسب را دارد و همواره با یک استراتژی تعریف شده هیجان خود را هنگام معامله کنترل می کند و همواره توانایی پیاده کردن تحلیل های خود روی معاملات را دارد.
ولی یک تحلیلگر صرفا توانایی تشخیص جهت روند را دارد ولی اینکه آیا می تواند با استفاده از تحلیل های خود سود بکند کمی جای بحث وجود دارد چرا که هنوز به یک استراتژی ثابتی نرسیده که با استفاده از آن برآیند کلی معاملاتش با سود همراه باشد.
حالا جای سوال اینجاست که چطور در حین اینکه یک تحلیلگر هستیم یک معامله گر خوب باشیم؟
برای این کار باید این را در نظر گرفت که همیشه نمی توانیم در معاملاتمان همواره سود کسب بکنیم ولی باید این را بدانیم که برآیند کلی معاملات ما آیا سود ده است یا خیر؟
برای مثال آیا ما می توانیم در عرض یک سال کل سرمایه خودمان را به میزان حداقل ۴۰ درصد افزایش بدهیم؟چرا که سپرده های بانکی همواره بهره بین ۱۵-۲۰ درصد دارند در نتیجه باید وقتی که در بورس می گذاریم اینقدر ارزش داشته باشد که حداقل بتوانیم سود قابل قبول به دست بیاوریم.
سلام. ممنونم از متن پر محتواتون. عالی بود.
با تشکر از شما